تحقق رویای ایمان جهانگیر پس از ۱۵ سال تلاش چگونه یک ایرانی متخصص قلب بدون داشتن ثروت زیاد به فضا سفر کرد؟

خط رند ۹۱۲: چگونه کسی می تواند بدون آنکه فضانورد شود یا میلیونها دلار پول داشته باشد یا مشهور شود به فضا سفرکند؟ دکتر ایمان جهانگیر در هشتمین پرواز فضایی سرنشین دار بلو اوریجین شرکت کرد و رویایش محقق شد.
به گزارش خط رند ۹۱۲ به نقل از ایسنا، در روز ۲۹ اوت، شرکت فضایی خصوصی بلو اوریجین هشتمین پرواز فضایی سرنشین دار و بیست و ششمین ماموریت زیرمداری نیوشپرد خودرا با موفقیت انجام داد. در این پرواز، ایمان جهانگیر، متخصص قلب و عروق تنسی حضور داشت که نه فقط بطور شانسی بلکه با فداکاری تزلزل ناپذیرش به رویای خود رسیده و یک صندلی در این فضاپیما به دست آورده بود.
پایگاه خبری اسپیس قبل و پس از این پرواز فضایی با دکتر جهانگیر صحبت کرده و هیجان او را در پایگاه پرتاب فضایی بلواوریجین(Blue Origin) به تصویر کشیده است تا داستان کامل سفر او را که شامل برنده شدن در قرعه کشی یک پرواز فضایی می شود، بازگو کند.

کمک به باز کردن راه رسیدن به فضا

در صورتیکه ظهور شرکت های فضایی خصوصی که بلیت های سفر به فضا را ارائه می کنند، به در دسترس تر قرار گرفتن سفرهای فضایی کمک کرده است، اما همچنان حضور در چنین سفرهایی بسیار منحصر به فرد است. بنابراین، نیاز به غیرمتمرکز کردن دسترسی به فضا، چه برای پرواز یا تحقیقات، ضرورت دارد. اینجا جایی است که MoonDAO وارد عمل می شود.
شرکت MoonDAO توسط پابلو مونکادا-لاروتیز(Pablo Moncada-Larrotiz)، مدافع سازمان های نامتمرکز خودگردان(DAO) تاسیس شد. در اوایل سال ۲۰۲۲، MoonDAO بالاتر از هشت میلیون دلار در یک ماه جمع آوری کرد، که با رویای فرستادن مردم به فضا تقویت شد. بالاتر از ۲۰۰۰ نفر از سرتاسر جهان در این برنامه شرکت کردند و این سازمان توانست دو صندلی در فضاپیمای زیرمداری نیوشپرد بلواوریجین خریداری کند.
MoonDAO برای نخستین پرواز خود از روش رای گیری سازمان های نامتمرکز خودگردان بهره برد و از اینترنت برای انتخاب از میان گروهی افراد مشهور که پرواز فضایی آنها توسط MoonDAO حمایت مالی می شد، استفاده نمود. برنده کوبی کاتن(Coby Cotton) بود، یوتیوبری که در ماه آگوست سال ۲۰۲۲، کمتر از ۹ ماه بعد از کوشش برای تامین مالی جمعی، به فضا پرواز کرد.

روند انتخاب برای پرواز دوم مشکل تر بود. در ابتدا یک قرعه کشی انجام شد و برنده خوش شانس یک مرد چینی بود. این سازمان بالاتر از یک سال کوشش کرد تا نخستین شهروند چینی را جهت شرکت در یک پرواز فضایی ایالات متحده جذب نماید. مونکادا-لاروتیز می گوید: این یک موفقیت مهم در دیپلماسی فضایی و یک پیروزی برای صلح بین دو ابرقدرت بود. با این وجود، به سبب چالش های لجستیکی و سیاسی، MoonDAO نتوانست او را به ایالات متحده بیاورد.
این سازمان مجبور شد باردیگر قرعه کشی کند و برنده در یک قرعه کشی زنده که در یوتیوب در روز ۲۵ ژانویه سال ۲۰۲۴ پخش می شد، اعلام گردید. این لحظه شانس برای جهانگیر بود که از کودکی آرزوی سفرهای فضایی را در سر داشت.

دکتر ایمان جهانگیر

دکتر جهانگیر متولد ایران است و در چهار سالگی به آمریکا مهاجرت کرده است. اشتیاق او به علم و تعهد به خدمات عمومی او را به سمت حرفه پزشکی سوق داد، اما هیچ گاه علاقه خودرا به فضا از دست نداد. در ضمن ۱۵ سال اخیر، ایمان علاوه بر این که دانشیار پزشکی و رادیولوژی و مدیر بخش قلب و عروق شد، دو بار در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۳ فینالیست برنامه کاندیدای فضانوردی ناسا شد و بااینکه هیچگاه انتخاب نشد، اما از رویای فضایی خود دست نکشید.

دکتر جهانگیر آموزش خصوصی فضانوردی را در حوزه سیستم های پشتیبانی حیات، فیزیولوژی فضایی، نیروهای گرانش زیاد، مدیریت منابع خدمه، لباس های فضایی، عملیات در ارتفاع بالا و تحلیل و بررسی بیومتریک بوسیله موسسه بین المللی علوم فضانوردی به انتها رساند.
در سال ۲۰۲۳، او به عنوان مسئول پزشکی نخستین ماموریت فضانوردی آنالوگ ماه و مریخ(SAM) در جنوب آریزونا، خدمت کرد. سپس، ۱۱ سال پس از آن که ناسا برای دومین بار رویای فضانوردی او را نابود کرد، وی در قرعه کشی MoonDAO برنده شد و آماده شد تا از خط کارمان عبور کند.

هیجان، ناباوری و تردید

با نزدیک شدن به پرواز او با بلو اوریجین، احساسات دکتر جهانگیر آمیخته ای از هیجان و ناباوری بود. او بیان کرد که پس از بالاتر از ۱۵ سال تلاش فعالانه برای رسیدن به آن، چقدر به تحقق یک رویای مادام العمر نزدیک شده است. جهانگیر پنج بار به ناسا درخواست داده بود، دو بار فینالیست شد، اما هیچ گاه به مرحله نهایی نرسید. با وجود آن مشکلات، او مصمم باقی ماند و خودرا برای لحظه ای که پرواز فضایی تجاری به واقعیت تبدیل شد، آماده کرد. این فکر که واقعا به فضا می رود را هنوز بطور کامل هضم نکرده بود، به ویژه بعد از سال ها عدم اطمینان و از دست دادن ها.
او هیجان اولیه انتخاب شدن برای پرواز در آوریل ۲۰۲۴ را به یاد می آورد، زمانی که بطور رسمی از حضورش در فضاپیمای نیوشپرد باخبر شد. با این وجود، در طول ماه های منتهی به پرواز، یک حس تردید وجود داشت. نمی توانست ترس از این که ممکنست چیزی تغییر کند یا این که فرصت از دست برود را نادیده بگیرد. تا آن زمان که بلو اوریجین بطور عمومی سرنشینان را اعلام نکرده بود این حس با او بود. این اعلام نقطه ای بود که جهانگیر احساس کرد عاقبت می تواند باور کند که رویایش در شرف تحقق است.

در پروسه آماده سازی برای ماموریت، او از این فرصت بهره برد و با فضانوردانی که با بلواوریجین و ویرجین گلکتیک پرواز کرده بودند، صحبت کرد. فضانوردان همکار به او سفارش کرده بودند که به سبب درخشندگی خورشید عینک آفتابی به همراه داشته باشد و از پوشیدن کلاه خودداری کند. جهانگیر مشغول جمع آوری اقلام کیف خود شد. بلو اوریجین محدودیت های وزن و اندازه خاصی داشت، بدین سبب وسایل شخصی را با دقت انتخاب نمود که با خود ببرد. وسایل او شامل نشان هایی برای دوستان، مواردی برای اعضاء MoonDAO و اشیاء احساسی مانند عکس ها و آثار هنری از هنرمندانی بود که او آنها را تحسین می کرد – خصوصاً برچسب هایی با نوشته ی «قلبی برای فضا» که عشق او به قلب و فضا را با هم ادغام می کرد.
در نهایت جهانگیر به جنبه های تحقیقاتی پرواز خود پرداخت. بااینکه او آزمایش علمی بزرگی انجام نمی داد، اما در مطالعه ای از دانشگاه کرنل شرکت داشت که به بررسی جهش های ژنتیکی و اثرات قرار گرفتن در معرض تشعشعات در فضا می پرداخت. او قبل از پرواز یک نمونه خون گرفته بود و بعد از بازگشت باردیگر این کار را انجام می داد تا ببیند آیا قرار گرفتن کوتاه مدت در فضا اثرات قابل تشخیصی دارد یا خیر. هنگامی که از جهانگیر در مورد نگرانی های سلامتی پرسیده شد، جهانگیر خطر مبتلاشدن به یک بیماری را خصوصاً باتوجه به وجود کووید-۱۹ و این واقعیت که فرزندانش در شرف بازگشت به مدرسه بودند گوشزد کرد. وی در مورد نیاز به پوشیدن ماسک در ایام منتهی به پرواز صحبت و اشاره نمود که چقدر باید مراقب باشد.

روز پرتاب

در ساعت ۴: ۳۰ بامداد روز ۲۹ اوت، گروه کوچکی از اعضاء رسانه در پارکینگ هتلی در ون هورن، تگزاس جمع شدند و آماده بودند تا خودروی نماینده رسانه بلو اوریجین را در یک کاروان به سمت محل پرتاب دنبال کنند. آناستازیا استپانووا(Anastasia Stepanova) خبرنگار پایگاه خبری اسپیس که در محل پرتاب حضور یافته بود، لحظات اولیه این ماموریت فضایی را اینچنین توصیف می کند: نیم ساعت در صحرای تاریک غرب تگزاس رانندگی کردیم و با احتیاط جاده را برای یافتن حیواناتی که ممکنست از مسیرمان عبور کنند بررسی کردیم. در طول مسیر، از چند ایست بازرسی امنیتی رد شدیم، همه با هشدارهای جدی بر اساس این که از چیزی فیلمبرداری نکنید. سطح احتیاط و پنهان کاری موجب شد که احساس کنم وارد منطقه ۵۱ می شویم.
منطقه قابل مشاهده برای رسانه جدا از محل استقرار بستگان و دوستان نزدیک سرنشینان بود. قرار بود پرتاب سه ساعت بعد از رسیدن ما به پایگاه صورت گیرد و یک حس انتظار مشترک وجود داشت. همه امیدوار بودند که این ماموریت بدون مشکل صورت گیرد و خوشبختانه انجام شد.

وقتی شمارش معکوس به صفر رسید، شاهد زیبایی بی نظیر بالا رفتن نیوشپرد بودیم. موشک نیوشپرد در صورتیکه به سمت بالا اوج می گرفت، حرکت کرد و ابرهای چرخشی از دود اگزوز سفید را پشت سر گذاشت. سپس انفجارهای صوتی در بالای تگزاس غربی منعکس شد، برای اینکه موشک مرحله اول نیو شپرد به سمت پایین غرش می کرد تا یک فرود عمودی روی سکوی فرود خود انجام دهد. ما می توانستیم صدای شادی سرنشنیان را که گرانش صفر را تجربه می کردند و زیبایی فضا را از نزدیک می دیدند، بشنویم. صدای آنها پر از هیبت و شگفتی از گریه های از روی هیجان گرفته تا خنده بود.
تنها چند دقیقه بعد، کپسول خدمه نیو شپرد فرود خودرا شروع کرد که لحظه ای دیگر از انتظار جمعی بود. فرود بی عیب و نقص پیش رفت. بعد از چند ساعت، بالاخره این فرصت را داشتیم که مسافران فضایی جدید را ملاقات نماییم، مشتاق شنیدن داستان های آنها و پرسیدن تمام سوالاتی که در ذهنمان می چرخید، بودیم.

رویاهایت را دنبال کن

جهانگیر بعد از انجام موفقیت آمیز پرواز فضایی خود، این تجربه را «باورنکردنی» و «غیر قابل وصف» توصیف کرد و به تجربه دو احساس اصلی اشاره نمود. تحقق یک رویای مادام العمر و هیبت دیدن زمین از فضا.
هنگامی که موشک به سمت بالا می رفت، او با سرعتی که منظره از جو زمین به تاریکی وسیع فضا تبدیل شد، تحت تأثیر قرار گرفته بود.
دکتر جهانگیر می گوید: این تضاد شدید بین زمین آبی و فضای خالی تاریک یکی از عمیق ترین لحظات برای او بوده است. دیدن زمین از فضا دیدگاه او را گسترش داد، همانطور که برای بیشتر مردم این اتفاق می افتد. پدیده ای که به عنوان اثر نمای کلی شناخته می شود. عدم وجود مرزها و مشاهده زمین به عنوان یک سیاره یکپارچه، قدردانی او را نسبت به شکنندگی و وحدت بشریت عمیق تر کرد. او اظهار امیدواری کرد که سفرهای فضایی بتواند به گرد هم آوردن مردم کمک نماید و احساس مسئولیت جهانی را بهبود بخشد.
او اضافه کرد: این سواری بطور شگفت انگیزی راحت بود. بیشتر شبیه یک آسانسور شیشه ای بود تا تجربه ی سخت و پرتلاطمی که او پیش بینی کرده بود. بااینکه این صعود او را در معرض گرانش کم قرار داد، اما قابل کنترل و به دور از ناراحتی بود. زمانی که گرانش صفر شد، او بدون زحمت شناور شد، اما دریافت که منظره خیره کننده زمین بر تجربه بی وزنی ارجحیت دارد. برای چند دقیقه در فضا احساس ارزشمندی کرد و آرزو کرد کاش می توانست بیشتر بماند. او به شوخی اضافه کرد که اگر فرصتی به او داده شود همین فردا باردیگر به فضا می رود. جهانگیر یک احساس فیزیکی مختصر در شکم خود احساس کرد اما حالت تهوع نداشت و تمام این تجربه او را مشتاق به موارد بیشتر کرد. این پرواز اشتیاق جهانگیر به فضا را باردیگر برانگیخت و او همچنان مشتاق است در ماموریت های فضایی آینده مشارکت کند.

هنگامی که از ایمان در مورد کمبود لباس فضایی و نگرانی های ایمنی بالقوه سؤال شد، به سرعت اطمینان داد که کاملا به سیستم های ایمنی اضافی بلواوریجین اعتماد دارد.
وی توضیح داد که در صورتیکه خطر کاهش فشار همیشه وجود دارد، سیستم دارای چندین گزینه حفاظتی همچون ماسکهای اکسیژن برای مواقع اضطراری است. اعتماد به فناوری به او اجازه داد تا بجای نگرانی در مورد مسائل فنی، روی تجربه اش تمرکز کند.
پسر ۹ ساله او که در ابتدا علاقه ای به سفر فضایی نداشت، بعد از دیدن سفر پدرش فکر کرد که این تجربه ی «باحالی» است. همسر جهانگیر، در عین حال که از او حمایت می کرد، باتوجه به ماهیت زیرمداری پرواز، آرامش بیشتری داشت و والدینش، خصوصاً مادرش، احساس غرور می کردند و در عین حال بطور قابل توجهی مضطرب بودند. تاثیر عاطفی آن لحظه عمیق بود. بعد از ملاقات با گروه MoonDAO بعد از پرواز، او از آنها برای تحقق رویای پسرش تشکر کرد. او از صمیم قلب تقدیر کرد و اظهار داشت: ما فکر می کردیم که او هیچ گاه به آرزویش نخواهد رسید و توضیح داد که چگونه خانواده با این احتمال که او هیچ گاه فرصتی برای رفتن به فضا نداشته باشد کنار آمده بودند، اما پافشاری جهانگیر در نهایت نتیجه داده است. این لحظه تأثیرگذار بر اهمیت این موفقیت نه فقط برای جهانگیر بلکه برای نزدیکترین افراد به او تاکید داشت.

یکی از با اهمیت ترین جنبه های این پرواز، فرصت الهام بخشیدن به دیگران بود. او به عنوان یک مهاجر از ایران، از این که نخستین مرد ایرانی الاصلی بود که بعد از انوشه انصاری و یاسمین مقبلی به فضا پرواز کرده، بسیار احساس افتخار می کرد. او اصرار کرد که دنبال کردن دو علاقه اش یعنی پزشکی و فضا ممکن بوده است و دیگران را تشویق به داشتن رویاهای بزرگ و تبدیل اهداف بزرگشان به قدمهای کوچک دست یافتنی کرد.

منبع: